داشتم کتابی را مطالعه می‌کردم که در آن روایتی از بحارالانوار توجه‌ام را جلب کرد. در این روایت 4 علم بعنوان علومی ضروری و نافع معرفی شده‌اند که یادگیری آنها باید در اولویت باشد:

1. علم فقه برای دین

2. علم طب برای سلامتی

3. علم ادبیات برای مصونیت زبان از خطا

4. علم نجوم برای شناخت زمان

فقه»، قوانین و دستورالعمل‌هایی‌ست از طرف خداوند برای انسان و علم فقه» علمی‌ست که از منظرهای مختلف این قوانین را بررسی و بحث می‌کند. در واقع می‌توان گفت علم فقه، به معنای کسب فهم عمیقی از دین است.

فکر می‌کنم منظور از علم طب» این نیست که همه پزشک شویم بلکه منظور همان نکات عمومی سلامت و بهداشت، مزاج‌شناسی و مسائلی از این قبیل است.

چقدر برایمان پیش آمده که منظورمان با آنچه می‌نویسیم و یا می‌گوییم متفاوت بوده؟ گاهی وقتی متنی را می‌نویسیم آنقدر برداشتهای متفاوت از آن می‌شود کرد که باید حتماً خودمان را هم به متن ضمیمه کنیم تا مرتب برداشتهای اشتباه را تصحیح کند! علم ادبیات» می‌تواند ما را از این اشتباهات مصون نگه دارد.

احتمالاً منظور از علم نجوم» همان نجوم آماتوری امروزی است که عظمت خالق را برای ما آشکارتر می‌سازد اما نمی‌دانم منظور از شناخت زمان، شناخت عصر و زمانه است و یا ساعت و تاریخ؟


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها